
دروازه های شهر کرمان
شهر کرمان سابقا دارایشش دروازه و حصاری دور تا دور داشت بیرون حصار به فاصله چهار تا شش متر خندق بود و به فاصله هایی در حدود سیصد متر و بعضی جا پانصد متر برج هائی داشت و در دو طرف هر دروازه یک برج آجری ساخته شده بود بقیه برج ها و حصار از گل رس بود عمق خندق ها در بعضی جاها هشت متر و بعضی جاها شش متر بود و حصار دور تا دور شهر تقریبا ده کیلومتر یک فرسخ و نیم محلی بود شش دروازه فوق هر کدام اسمی مناسب به خود داشت:
1- دروازه رق آباد یا ریگ آباد این دروازه در جنوب شهر واقع و چون هم مرز اراضی رق آباد بود به این مناسبت بنام رق آباد خوانده می شد این درواززه بر سر راه ماهان ، جوپار ، بم و گلباف ، رابر ، راین و جیرفت و بافت و توابع جنوبی که در طرف جنوب شرقی کرمان واقع بودند قرار داشت و هر صبح و شام قافله های سنگین و مسافرینی بی شمار خارج و داخل شهر میشدند مخصوصا ایام تابستان که میوه جات از دهات اطراف به شهر حمل می شد چنانچه شب می آمدند که دروازه بسته بود بیرون دروازه در جایی به نام قلیونچی که تقریبا قهوه خانه های امروزی بود ، می ماندند تا آفتاب بزند و دروازه باز شود و چنانچه اذان صبح می رسیدند به موقع بود می توانستند با مختصر بازرسی داخل شوند ( باقیمانده یکی از آنها تا همین چند سال در کوچه ای به همین نام بین خیابان منتظری و 24 آذر وجود داشت که درخت خشکیدهی ان هنوز هم باقی است )خلاصه ازدحام زیادی توأم با صدای حیوانات به گوش می رسید و دروازه بان وظیفه داشت بارهائی که به شهر حمل میشد بازرسی نماید و چنانچه میوه فاسد یا گوشت مانده می دید آن ها را در خندق می ریخت و صاحب آن را بازداشت میکرد و همچنین اشخاص مشکوک را به شهر راه نمیدادند مگر آنکه معروف و ضامن بدهند سر درب این دروازه ها ستون های دو طرف که به شکل مناره ساخته شده بود تمام کاشیکاری و اشکالی از پهلوان ها از جمله رستم و سهراب و پهلوان اسد بمی که پهلوانی بنام بود نقش بسته بود و درب آن از چوب محکم ضخیم از چنار یا گردو به ارتفاع چهار متر و پهنا سه متر تا سه متر و نیم ساخته شده بود و گل میخ های آهنی به آن نصب و از داخل شب بندی آهنی داشت که با قفلی بسیار بزرگ باز و بسته میشد دروازه بانها از گروه شش نفری تا هشت نفری و در موقع خطر از گروهی چهل نفری تشکیل می گردید و این عده کشیک داشتند و دو نفر دائما می بایست بیدار و مواظبت نمایند تا کسی درب را باز ننموده داخل و خارج نشوند و برای استراحت این گروه در داخل دروازه در دو طرف اطاق های متعدد ساخته شده بود . در سال 1314 شمسی به دستور شهرداری که سابق بلدیه نامیده می شد خراب و خندق های اطراف آن را پر نمودند این دروازه درست مقابل مسجد قائم خیابان احمدی در پنجاه متری روبروی آن مسجد واقع بود که امروز اثری از آن بجای نمانده .
2- دروازه مسجد این دروازه چون نزدیک به مسجد جامع کرمان بوده به این مناسبت به آن دروازه مسجد میگفتند و درست واقع شده بود در اول بازار میدان مظفری و یکی از دروازه های بود که جمعیت یادی از آن داخل و خارج می شد و بیشتر بار و میوه که از ماهان و سرآسیاب فرسنگی و شهداد که سابق به آن خبیص می گفتند و همچنین انگور که از سیرچ و گلباف که سابق گوک نامیده میشد وارد کرمان میشد راه عبورشان از همین دروازه بوده و نیز زواری که از راه لوت می بایست به مشهد مقدس بروند از همین دروازه خارج میشدند این دروازه به دستور سلطان محمد مظفر بانی مسجد جامع کرمان ساخته شده و در بهترین محل شهر واقع میشد مانند دروازه رق آباد و سر درب و دو طرف آن کاشی کاری شده بود ولی بجای اشکال رستم و پهلوان اسد آیاتی از قرآن روی کاشی های آبی رنگ حک شده بود که منظره بسیار جالبی داشته دروازه مسجد چون رو به خرابی گذارده بود و در صدد تعمیر آن برنیامدند در سال 1296 شمسی چون خطر فرو ریختن داشت آن را خراب و مردم کاشی ها و آجر آن را بردند محل این دروازه درست در اول بازار مظفری بوده که در حال حاضر اثری از آن باقی نیست .
3- دروازه ناصریه یکی از بناهای بزرگ و بسیار عالی کرمان بوده که بر پنج دروازه ی دیگر کرمان برتری داشته و مجرای آب سعیدی که در موقع خطر و هجوم دشمن میبایست خندق ها را پر از آب نمایند در وسط همین دروازه قرار داشته سر در و ستون های این دروازه از کاشی های سیاه و آبی و بنفش که اشعاری دل پذیر بر آنها نقش داشته ساخته شده بود راه شهداد و کوهپایه و زرند و راور و نای بند دهات اطراف این قصبه ها از همین دروازه بوده بعضی از تاریخ های کرمان نوشته اند دروازه ناصریه به دستور امیر شاهرخ امیر تیمور گورکانی ساخته شده است ولی این روایتی ضعیف است و بعضی عقیده بر آن دارند که دروازه سلطانی به دستور امیر شاهرخ ساخته شده و دروازه ناصریه و برج و خندق اطراف به دستور او تعمیر و مرمت شده است خلاصه دروازه ناصریه یکی از دروازه های قدیمی کرمان بوده و موقع هجوم لشکریان آغامحمد خان قاجار لطفعلی خان زند از همین دروازه خارج و به طرف بم فرار نموده محل دقیق این دروازه در طرف راست خیابان ناصریه اول خیابان ده متری که سابق کوچه ی عریضی بود و به نام کوچه مریضخانه معروف است واقع شده بود و امروز اثری از آن باقی نیست و در سال 1308 به دستور بلدیه خراب و خیابان ناصریه که به مناسبت اسم همین دروازه که در آن قرار داشته احداث و بنام خیابان ناصریه نام گذاری گردید .
4- دروازه گبری این دروازه در طرف شمال کرمان واقع و چون متصل به محله گبرخانه بوده بنام دروازه گبری معروف بوده این دروازه درست مقابل دروازه رق آباد واقع و فاصله بین این دو درست شش کیلومتر ، یک فرسنگ سابق بوده و ارتفاق این دروازه قریب سه متر بوده و گویند موقعی که نادرشاه در سفر دوم به کرمان آمد از همین دروازه با اسب وارد شهر شد و چون دروازه را با قالی و شال زینت داده بودند نادر متوجه کوتاهی دروازه نشد و با اسب که داخل شد پشت او به چهار چوب گرفت و خراش برداشت ،حکومت شهر خاندان قلی بیگ را مورد عتاب و خطاب قرار داد و آن بیچاره را بطرزی هولناک اعدام نمود که شرح آن در تاریخ کرمان آمده است . این دروازه چون بر سر راه خبیص (شهداد) و دهات زرند و راور کویر و دهات گوهپایه واقع شده بود همه روز بارهای خشکبار و میوه وهندوانه و خربزه زیادی وارد شهر و دروازه بان های آن درآمد خوبی داشتند این دروازه نیز بسیار قدیمی و در همان اوان که محل گبرخانه را ساخته اند ای دروازه را هم احداث نموده اند . دروازه گبری در وسط خیابان ابوحامد در اول خیابان شمال وجنوبی واقع و در سال 1310 به دستور بلدیه وقت خراب و امروز اثری از آن باقی نیست در دو طرف این دروازه کاشی کاری زیبائی شده بود که قدیمی بودن آن را میرساند کاشی های آن از رنگ سیاه و آبی لعاب دیده بود.
5- دروازه سلطانی این دروازه در حد شمالی ارگ دولتی واقع و محل آن درست در اول کوچه دبیرستان بهمنیار (درب شمالی سازمان آموزش و پرورش استان فعلی ) بوده ، عبور و مرور از این دروازه کمتر از سایر دروازه ها صورت می گرفته به لحاظ آن که در حد جنوب غربی شهر که ارگ دولتی نیز در همین محل واقع بوده جمعیت کمی زندگانی مینمودند متصل بوده و یکی دو محله از شهر راه عبورشان از این دروازه بوده و آن دو محله یکی محله کلیمی ها و دیگر محله دولت خانه که شاهرخ زرندی در عصر کریم خان حاکم کرمان بوده ساخته است پاسداران این دروازه از سایر دروازه ها بیشتر بوده چون متصل به ارگ دولتی بوده .این دروازه به نام دولت نیز خوانده می شد سر درب و مناره های دو طرف این دروازه با کاشی های سیاه و قهوه ای کوچک زینت یافته بود روایت دیگر میگویند دولت خانه که به دستور شاهرخ زرندی ساخته شده این دروازه آن محله بوده است این دروازه چون رو به خرابی و انهدام نهاده بود پیش از دروازه های دیگر کرمان خراب و امروز اثری بجز اسم از آن باقی نیست .
6- دروازه باغ نظر این دروازه چون جلو باغ نظر که بعدا به آن باغ ستاد میگفتند واقع شده بود به این مناسبت به آن دروازه نظر و بعضی اوقات هم به آن دروازه ارگ میگفتند این دروازه درست در محل چهار خیابان فلکه بهداری (بیمارستان باهنر ) قرار داشته از این دروازه ایاب و ذهاب افراد شخصی صورت نمی گرفته و بیشتر روزها بسته و هر موقع حکومت یا مامورین حکومتی می خواستند وارد و یا خارج شوند دروازه باز و بسته میشده و نیز حکومت هائی که معزول می شدند در بیرون همین دروازه میدان کوچکی بود با مردم و با مامورین خداحافظی مینمودند .این دروازه را می توان یکی از دروازه های دولتی و مخصوص به مامورین دولت دانست و هر موقع جشن های دولتی رخ می داد این دروازه را با قالی و پارچه های اطلس و چراغ زینت می دادند این دروازه از آجر سفید و نیمه آجرهای ضربی ساخته شده بود و کاشی در آن به کار نرفته و گویا بر درب سنگ مرمر سفیدی نصب و اسم و بانی و تاریخ اتمام دروازه بر آن سنگ منقوش بوده است این دروازه تا سال 1296 شمسی پابرجا و در اواسط همین سال به دستور رئیس قشون کرمان سردار نصرت خراب و خندق های اطراف آن را پر و مسطح مینمایند و غیر از این دروازه در محل میدان ارگ فعلی روبروی درب بازار دروازه کوچکی وجود داشت که به آن هم دروازه ارگ می گفتند و در طرف چپ این دروازه اداره نظمیه (شهربانی )قرار داشت و تمام ادارات حکومتی در محوطه دروازه ارگ و دروازه نظر قرار داشته که که در حال حاضر نیز بیشتر ادارات دولتی از جمله دادگستری و ثبت اسناد و دارائی و شهربانی و بانک ملی و اداره پست و تلگراف و ستاد ارتش در همان اراضی به صورت آبرومندی ساخته شده و استانداری نیز در اول در همین محل قرار داشته . دروازه ارگ در سال 1300 شمسی خراب و خندق های اطراف آن را پر و مسطح می نمایند .
این دروازه های شهر کرمان است که از قدیمی ترین دروازه های کشور ایران است. فروشگاه اینترنتی سی تی مهر شما را به دیدن این مکان زیبا و تاریخی دعوت می کند.













ثبت دیدگاه
0 دیدگاه