بعد از مرگ افراد، بازماندگانشان میتوانند بعد از طی مراحل قانونی، اموالی که از شخص فوتشده بهجا مانده را بین خودشان تقسیم کنند. به این اموال ارث گفته میشود. مجموعه قوانین ارث در جوامع مختلف متفاوت بوده و در طول زمان تغییرات بسیار زیادی کرده است. در این مطلب شما را با بخشی از قوانین ارث در نظام ایران بیشتر آشنا میکنیم.
تعریف و شرایط ارث
ارث در لغت به معنی مالی است که بعد از فوت شخص برای بازماندگانش باقی میماند و در اصطلاح، انتقال داراییهای او به بازماندگان است و خود شخص ارادهای در این انتقال ندارد. در اصطلاح حقوقی، به شخص فوتشده، متوفی گفته میشود. به اموال و داراییهایی متوفی هم ماترک، ترکه یا ارث میگویند. به بازماندگانی که صاحب ترکه یا ارث میشوند، ورثه یا وراث (جمع وارث) گفته میشود.
ارث بردن از داراییهای متوفی، سه شرط دارد؛ شرط اول این است که پای شخصی در میان باشد که از دنیا رفته است. پس اگر کسی هنوز زنده باشد، بازماندگان نمیتوانند داراییهای او را به عنوان ارث تصاحب کنند. شرط دیگر این است که بازماندگان متوفی، در زمان فوت او زنده باشند؛ مثلاً اگر پسری قبل از پدرش از دنیا برود و بعد پدرش بمیرد، آن پسر از پدرش نمیتواند ارثی ببرد؛ البته جنین انسان در شکم مادر هم با وجود اینکه هنوز به دنیا نیامده، زنده محسوب میشود. در این مورد، اگر نوزاد بعد از به دنیا آمدن حتی فقط یکبار گریه کند و بعد بمیرد، باز هم ارث میبرد. اگر هم جنین بعد از مرگ متوفی به دنیا بیاید، در هنگام تقسیم ارث، برای او به اندازه سهم یک پسر ارث کنار میگذارند. شرط آخر هم این است که متوفی مالی از خودش باقی گذاشته باشد تا به بازماندگانش برسد. پس اگر کسی بمیرد و مالی نداشته باشد، بحث ارث بردن بازماندگانش کلاً منتفی میشود.
اولین اقدامی که بازماندگان باید بعد از فوت متوفی انجام دهند، انحصار وراثت است. سهم ارث هر کدام از وراث هم در گواهی انحصار وراثت معین میشود. اما بهصورت کلی سهم وراث از ارث دارای شرایط متعددی است.
قواعد تقسیم ارث
دو گروه از متوفی ارث میببرند: کسانی که با او رابطه نسبی یا خونی دارند و کسانی که به سبب ازدواج با متوفی خویشاوندی و نسبت سببی پیدا کردهاند.
ماده ۸۶۲ – اشخاصی که به موجب نسب ارث میبرند سه طبقهاند :
پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد .(یعنی پدر، مادر، فرزندان متوفی و نوههای متوفی)
اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها. (یعنی پدربزرگ و مادربزرگ پدری و مادری متوفی، برادر و خواهر متوفی و خواهرزادهها و برادرزادههای متوفی)
اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها (یعنی عموها، عمهها، داییها و خالههای متوفی و فرزندانشان).
ماده ۸۶۳ – وارثین طبقه بعد، وقتی ارث میبرند که از وارثین طبقه قبل کسی نباشد. (مثلاً اگر حتی فقط یک نفر از افرادی که در طبقه اول ارث هستند در قید حیات باشد، افراد طبقه دوم، از متوفی ارث نخواهند برد).
ماده ۸۶۴ – از جمله اشخاصی که به موجب سبب ارث میبرند، هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد. (پس زن یا شوهر چون به واسطه ازدواج با هم خویشاوند شدهاند، جزء وراث سببی محسوب میشوند).
ماده ۸۶۶ – در صورت نبودن وارث، امر ترکه متوفی راجع به حاکم است. (اگر متوفی هیچ وارثی نداشته باشد، تعیین تکلیف داراییهایش بر عهده حاکم و دادگاه است).
موانع ارث
هرچند خود متوفی نمیتواند مانع انتقال داراییهایش به وراث شود، اما شرایطی وجود دارد که بر اساس آنها ممکن است بعضی از وراث نتوانند از داراییهای متوفی ارث ببرند. قانون این شرایط را به عنوان موانع ارث معرفی میکند.
موانع ارث عبارتاند از:
کفر: کافر از مسلمان ارث نمیبرد، اما مسلمان از کافر ارث میبرد.
اگر متوفی مسلمان باشد، هر یک از ورثه که کافر (غیرمسلمان) باشد از او ارث نمیبرد. اگر متوفی کافر باشد و در میان بازماندگانش، شخص مسلمانی وجود داشته باشد، فقط آن شخص مسلمان از داراییهای متوفی ارث میبرد و سایر بازماندگان که مسلمان نیستند، سهمی از ارث نخواهند داشت. پس ارث بردن وارث مسلمان، مانع ارث بردن وارث غیرمسلمان میشود.
قتل: کشتن عمدی کسی به ناحق (نه به حکم قانون) موجب محرومیت قاتل از ارث است.
یعنی اینکه اگر مثلاً خواهری برادرش را عمداً به قتل برساند، دیگر نمیتواند از او ارث ببرد.
برده بودن: برده بودن مورث یا وارث مانع ارث است، مگر آنکه وارث، منحصر به برده باشد. در این صورت، برده (هرچند به طور قهری) از ترکه خریداری و آزاد میگردد و باقی مانده ترکه به او داده میشود.
یعنی اگر متوفی یا بازماندگانش برده باشند، ارث بردن منتفی است، مگر اینکه وارث فقط همان یک نفر باشد. در این حالت، بخشی از مبلغ ارث برای آزادی تنها وارثی که برده است، پرداخت شده و بقیه ارث هم به همان وارث داده میشود.
لعان: اگر مردی با همسرش برای نفی فرزند از خود، ملاعنه کند، زن و شوهر از یکدیگر و نیز مرد از فرزند مورد لعان و بالعکس، ارث نمیبرند.
لعان در اصطلاح حقوقی، نوعی لعن و نفرت بین زن و شوهر است که با الفاظ خاصی بیان میشود. در لعان، شوهر زنش را به زنا متهم میکند یا منکر داشتن فرزندی میشود که شرعاً متعلق به خود او است. یعنی ادعا میکند که زنش از مرد دیگری باردار شده است. بعد از لعان، رابطه زناشویی زن و مرد منحل شده و آنها تا ابد به همدیگر حرام میشوند و نمیتوانند دوباره با هم ازدواج کنند و از یکدیگر ارث نبرند. همچنین شوهر از فرزندی که از طریق لعان او را انکار کرده، ارث نمیبرد و آن فرزند هم از او ارث نمیبرد.
زنا: نه زنازاده از پدر و مادر خود ارث میبرد و نه پدر و مادر و نزدیکان آنان از وی.
یعنی کودکانی که حاصل روابط نامشروع باشند، از پدر و مادرشان ارث نمیبرند و پدر و مادرشان هم از آنها ارث نمیبرند.
ارث زن از شوهر
طبق ماده 861 قانون مدنی، زنی که همسر دائمی مرد باشد و قبل از مرگ شوهرش زنده باشد، از او ارث میبرد. ماده ۹۴۰ قانون مدنی هم بیان میکند که در ازدواج موقت، حتی اگر در زمان ازدواج شرط ارث بردن هم عنوان شود، باز زن از شوهرش ارث نمیبرد.
در ماده ۹۴۳ قانون مدنی نیز آمده که اگر مرد، زنش را به صورت رجعی (طلاقی که در آن مرد در زمان عدّه طلاق زن، حق بازگشت به زن و زندگی مشترک را دارد) طلاق داده باشد و در زمان عدّه فوت کند، زن از اموال شوهر ارث میبرد. اما اگر فوت شوهر بعد از انقضای مدت عدّه بوده یا طلاق بائن (طلاق غیرقابل رجوع مثل طلاق قبل از رابطه جنسی، طلاق زن یائسه، یا طلاق خلع و مبارات)، دیگر زن از شوهر سابقش هیچ ارثی نمیبرد. همچنین، ماده ۸۸۰ قانون مدنی میگوید که اگر زن که وارث شوهر است، او را عمداً به قتل برساند، از او ارث نخواهد برد.
اصلاح قانون ارث زن از شوهر
در قانون مدنی مصوب سال ۱۳۰۷، زن فقط از اموال منقول مثل پول نقد، طلا و جواهر، خودرو، سکه طلا و … ارث میبرد. اما در مورد اموال غیرمنقول مثل ساختمان و زمین و… از ارث محروم بود. تنها در صورتی که در زمین متعلق به متوفی، بنا، ساختمان یا درختی وجود داشت، یکهشتم یا یکچهارم قیمت آنها به زن تعلق میگرفت. یعنی اگر متوفی دارای هیچ مال منقولی نبود، اما در عوض چندین زمین زراعی داشت، به همسرش هیچ ارثی نمیرسید و تنها در صورت داشتن بنا و ساختمان و درخت در آن زمینها، زن از قیمتشان ارث میبرد.
اما پس از 70 سال، مجلس ماده قانونی را تصویب کرد که براساس آن، اگر متوفی دارای زمین حتی بدون بنا یا درخت باشد هم زن از قیمت آن ارث میبرد. زن در صورت داشتن فرزند از همسر متوفایش، یکهشتم از اموال منقول و یکهشتم دیگر نیز از قیمت اموال غیرمنقول ارث خواهد برد. اما اگر زن از شوهر متوفایش هیچ فرزندی نداشته باشد، یکچهارم از از اموال منقول و یکچهارم هم از قیمت اموال غیرمنقول ارث میبرد. همچنین، اگر فردی در گذشته فوت شده، اما هنوز اموالش تقسیم نشده باشد، اموالش طبق قانون جدید تقسیم میشود. اما اگر قبل از تصویب این قانون اموال متوفی تقسیم شده باشد، زن نمیتواند خواستار تقسیم مجدد آن براساس قانون جدید باشد.
مهریه زن بعد از فوت شوهر
اگر زن مهریهاش را در زمان حیات شوهر دریافت نکرده باشد و به او نبخشیده باشد، مبلغ مهریهاش جزء بدهیهای متوفی محسوب شده و باید از محل ارث پرداخته شود. اما اگر مهریهاش را به شوهرش بخشیده باشد، بعد از فوت شوهرش دیگر مهریهای به او تعلق نمیگیرد. اگر هم بخشی از مهریه را قبلاً از شوهرش گرفته باشد، آن مقدار از مهریه دوباره به او تعلق نمیگیرد.
تاثیر وصیت بر ارث
ماده ۸۴۳ قانون مدنی به وصیتکننده اجازه داده که فقط تا یکسوم اموالش را وصیت کند و اگر وصیت متوفی، بیشتر از یکسوم اموالش باشد، باید ورثه در مورد بقیه اموال اجازه بدهند؛ یعنی اگر قیمت خانهای که از سوی متوفی برای همسرش وصیت شده، بیشتر از یکسوم کل اموال متوفی نباشد، وصیتنامه صحیح است. در غیر این صورت، اگر ارزش و قیمت آن خانه بیشتر از یکسوم اموال متوفی باشد، اجازه ورثه لازم است. علاوه بر این، برخلاف تصور رایج در بین عموم مردم، کسی نمیتواند شخصاً دیگری را از ارث محروم کند و محرومیت از ارث فقط شامل موارد مذکور در قانون میشود. پس اگر متوفی در وصیتنامه ذکر کند که میخواهد یکی از ورثه از ارث محروم شود، این شرط باطل بوده و قابلیت اجرا ندارد.
ثبت دیدگاه
0 دیدگاه